♥●•لبخند عاشقانه•●♥
بــــی تــــــو . . . بهشت بره جهنـــم

 باران که مي بارد

يکي بايد باشد که به تو زنگ بزند

 

و بگويد چترت را برده اي؟

 

يکي که نگرانت باشد

 

حتي نگران اينکه زير باران به اين لطيفي خيس شوي...

 

باران که مي بارد يکي بايد باشد

 

که دست بکشد توي سرت

 

و آب ها را کنار بزند

 

پابلندي کند و به هواي اينکه مي خواهد موهايت را خشک کند

 

خودش را بچسباند به تو

 

و اين جسارت را به تو بدهد که قبل از يک چاي داغ

 

داغي لب او را حس کني

 

اما چند وقتيست که باران دارد مي بارد

 

و کسي به من نگفته چترت را برده اي؟

 

و کسي نبوده که دست بکشد توي موهايم

 

اصلا همه ي اينها بهانه ايست

 

که وقتي باران مي بارد يکبار ديگر ياد تو بيفتم...!

 

 

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 18:48 توسط محمد حسین

 بـعضے وقتا شُماره یکـے تو گوشیت هست کــﮧ نمیتونے بهش زنگـ بزنے
دلت ـَمـ نمیـآد پاک ـش کنــے
هروقتمـ چشمت بـﮧ اِسم ـش میفتــﮧ دل ـت یـﮧ جورے میشـﮧ
خیلــے دردناکـِ اوטּ لحظـﮧ
میفهمے
دردناکــِ ...

 

81450b2b2049c625b007a3ac889e68b5-425


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 18:45 توسط محمد حسین

 هیچ هم سکوت ، نشانه ی رضایت نیست

 

شاید کسی دارد خفه می شود..

 

پشت یک بغض...

 

                               

 

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 18:44 توسط محمد حسین

 دوست خوب اونیکی که وقتی غمگینی تا میگی بیخیال،بیخیال نشه

 

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 18:42 توسط محمد حسین

 تغییر نکنید ؛ بخاطر اینکه آدمها دوستتان داشته باشند !

 

خودتان باشید ....

 

و بدانید آدمهایی که لیاقتتان را دارند ،

 

خودِ واقعی شما را دوست خواهند داشت … !!!

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 18:40 توسط محمد حسین

 

عروسك جنگل سبز،


عزيزك بارون و باد،


اين دل ديونه ى من،

 

خاطر تو خيلى ميخواد!!


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 12:59 توسط محمد حسین

 

حوصــله خوانــدن ندارم... 

حوصــله نوشتـن هم ندارم... 

این همـــه دلتنـــگی دیگر نه با خــواندن کم می شود ، نه نوشـــتن! 

دلـــم تـــــــو را می خـــواهد... 

فقــــط همــــین...!!

خودتم اینو میدونی...


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 12:46 توسط محمد حسین

 

حرفهایت بوی "دوستت دارم " میدهند

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ساعت 12:43 توسط محمد حسین

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:نظر سنجی+نظر سنجی دختر و پسر+, ساعت 23:33 توسط محمد حسین

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب

دو تا دختره داشتن با خاطرات لاغریشون واسه هم افه میومدن...

اولی میگه : من اونقدر لاغر بودم که وقتی میرفتم حموم مامانم با یه چیزی روی چاه رو میپوشوند تا من توی چاه نیفتم!!!

دومی میگه : این که چیزی نیست،من یه بار یه آلبالو رو باهسته قورت دادم، همه ی فامیلامون میگفتن چند ماهه حامله ای؟! 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:جک+اس ام اس طنز+داستان طنز, ساعت 19:44 توسط محمد حسین

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:ترول+عکس طنز+ترول جدید+سری پنجم ترول+ترول مهر92, ساعت 19:37 توسط محمد حسین

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:جک+اس ام اس طنز+داستان طنز, ساعت 19:36 توسط محمد حسین

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:ترول+عکس طنز+ترول جدید+سری پنجم ترول+ترول آذر92, ساعت 19:34 توسط محمد حسین

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:ترول+عکس طنز+ترول جدید+سری پنجم ترول+ترول آذر92, ساعت 19:32 توسط محمد حسین

 تنهایی یعنی شب ها اونقدر شعر بخونی و رو تختت فکر و خیال کنی تا بالاخره با اشک خوابت ببره و من همیشه اینگونه می خوابم …

 

 

 

گاهی آنقدر تنها می شوم که خدا هم به تقدیر می گوید :

کمی مهربانتر باش !


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:جک+اس ام اس طنز+داستان طنز, ساعت 19:25 توسط محمد حسین

 

به سلامتی هرکی که تنهاست...

و تنهایی رو تحمل می کنه اما گدایی محبت نمی کنه...

به سلامتی

تویی که دلتنگی و داری این پست رو می خونی...!!!


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:جک+اس ام اس طنز+داستان طنز, ساعت 19:22 توسط محمد حسین

 ﯾﮑﯽ ﺍﺯ رفیقام ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ :


ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ،پسرا ﺗﺎ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺷﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺳﻤﺖ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻮﺕ ﻣﯿﺰﺩﻥ!

ﯾﻪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﻼﺱ 50 ﻧﻔﺮﯼ ﺍﻭﻧﻢ ﻣﺨﺘﻠﻂ ﻓﮏ

ﮐﻦ ﯾﻬﻮﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ،ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﯾﻪ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﻢ:

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮐﻼﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺩﻭﺱ ﺷﺪﻡ ﯾﻪ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ

ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺻﺒﺤﺶ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ!

ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﮔﺬﺷﺖ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ :

ﻣﻦ ﺍﺯﺕ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺍﻡ ﺑﻌﺪ ﮐﻠﯽ ﺟﺮﻭ ﺑﺤﺚ ﺑﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻤﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ! ﺍﻭﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ

ﻧﻤﯿﺰﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺶ ﺑﺮﺳﻪ ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺷﺪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺳﺮ

ﮐﻼﺳﺎﺕ ﺑﺮﺍﺕ ﺳﻮﺕ ﺑﺰﻧﻪ!

آﻗﺎ ﺍﯾﻨﻮ ﮐﻪ ﮔﻔﺖ ﮐﻼﺱ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ !!!!استاده حرف نداشت :))


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:جک+اس ام اس طنز+داستان طنز, ساعت 19:18 توسط محمد حسین

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب

 بعضی از پسرا هستن فک میکنن اگه وسط دعوا داد بزنن ترسناک میشن!

یکی نیست بگه آخه عزیزمن ،

تو با اون دماغ عملیت و اون ابروهای برداشته جیییگرِمنییی :D


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:جک+اس ام اس طنز+داستان طنز, ساعت 23:51 توسط محمد حسین
solid" height=46 width=147 classid=clsid:6BF52A52-394A-11D3-B153-00C04F79FAA6>

ساخت کد موزيک آنلاين